الگوریتم کبوتر
یک سوال عجیب و جوابهای عجیب تر در فیس بوک!!!
در یکی از پیج های فیسبوک یکی از کاربران سوالش رو مطرح کرده و تقاضای همفکری کرده از دیگر کاربران. به سوال اون توجه کنید:
سلام دوستای خوبم
دخترم و 26 سالمه لیسانس دارمو از زمان دانشجوئی کار کردم … دختر فعالی هستم 2شیفت کارمیکنم و از7صب که میرم از خونه بیرون8شب برمیگردم در امد قابل قبولی دارم فاصله ظهرها هم یا استخر میرم یا کلاس موسیقی . ازخودم یه132صفر دارم و یه مقدار پس انداز چشم گیر و یه دفتر کار.چند سال با یه پسری دوست بودم که الان3ساله کات کردیم و بعد از اون دیگه نتونستم با کسی رابطه احساسی برقرار کنم دوست و همکار پسر هم زیاد دارم ولی اصلا نمیتونم با پسری صمیمی بشم یا به ازدواج فکر کنم.همه اینا را گفتم که یه شناخت نسبی نسبت یهم داشته باشید… و اما سوالم: بنظرتون میشه تو اوج از زندگی کنار رفت..البته الان را نمیگم.مثلا من تا30سالگی حسابی کار کنم و پس انداز داشته باشم بعد اون موقه تو یه زمان مشخص و برنامه ریزی شده جاهایی که دوس داشتم برمو نتونستم یا کارهایی که خواستم انجام بدم و نشده را انجام بدم و پولائی که خودم واسش زحمت کشیدم را خرج کنم . شب اخر هم یه مهمونی بگیرم کسائی که دوسشون دارمو دعوت کنم یه همه هدیه بدم و اخر شب خیلی مرتب و شیک لباس خوابمو بپوشم و یه مشت قرصی که مطمئن باشم راه برگشتی نداره با یه لیوان اب بخورمو برم تو تخت خوابم و یه نفس عمیق بکشم چشمامو ببندم..مگه نه اینکه مرگ حقه و کلا همه باید بمیرن،خب چرا خودم واسش برنامه ریزی نکنم؟حتما باید صبرکنم پیر شم و از کار افتاده و از چشم بقیه بیافتم بعد بمیرم؟ بنظرتون فکر اشتباهیه ؟
پاسخ ها
- خوب شروع کردی ولی بد تمومش کردی - برو بابا همین الان خودتو بکش. این همه خوندم ببینم آخرش میخواد چیکار کنه مثلا
- جنس قلمتو دوست دارم…چرت و پرت و خرت
- خو یه کلام بگو شوهر میخوام چرا اینقد ملتو گیج میکنی؟
- لا مصب مگه فوتباله که تو اوج خدافظی کنی؟!
- من - نمی دونم ولی خواستی خود کشی کنی تو وان باکلاس تره باآهنگ stay از rihanna در حالی که داری آب پرتقال می خوری
- گریه حضار
- -ببین بیا و خوبی کن 2روز قبل اون مهمونی رویایی که برنامه ریزی کردی هر چی داری به نام من کن… قول میدم کلی ازت یاد کنم…. قول میدم اجازه بدم چیزایی که قراره بهم بدی تا بعد مهمونی دستت باشه… تازه کمکت میکنم مهمونیت رو هم خیلی آبرومند برگزار کنی…. قول!
- سناریو رو تحویل استاد کیمیایی بده . فیلم فارسی خوبی ازش میسازه
- روانی برو دکتر بابا .تو نویسنده ی خوبی میشیا….اگه نظرت برگشت و نویسنده شدی منو یادت نره که کشفت کردم
- گفتی تو اوج خدافظی کنم یاده علی کریمی افتادم لامصب جاش تو تیم ملی خالیه
- برنامه ریزی نمی خوادهمون 132 صفرت میکشدتت
- کات…. از اول میگیریم
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
خاطرات خنده دار مرداد ماه 93 ( سری دوم )