::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::
header---------------->


زمان جاری : چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404 - 12:05 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم
عشق....
تعداد بازدید : 1052
admin آفلاین



ارسال‌ها : 102
عضویت: 8 /1 /1392
محل زندگی: شهر تاریخی گزبرخوار
سن: 18
شناسه یاهو: abbasdiesel74
تشکر شده : 3
عشق....

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد.

اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت.

هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون…

بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت .

مادرپسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر

برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا

مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه

سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!

[center]به سلامتیه اشکات که دستم نمی رسه از این فاصله پاکشون کنم[/center]
یکشنبه 15 تیر 1393 - 14:03
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر



moisrex