زمان جاری : چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404 - 12:05 قبل از ظهر
عشق.... تعداد بازدید : 1052
|
|||||||||||||
admin
![]() ![]() ![]()
|
عشق.... پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت . مادرپسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد! [center]به سلامتیه اشکات که دستم نمی رسه از این فاصله پاکشون کنم …[/center]
|
||||||||||||
یکشنبه 15 تیر 1393 - 14:03 |
|
برای ارسال پاسخ ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.